خــلدستان طریقت

ساخت وبلاگ
۩۩☫ جان به لب آمد (طریقت)در میان انجمن ☫۩۩ همواره ز بت شکن هُبل ساخته اند تقــصرِبتان ساخته ، پرداخته اند چون لشکر خود شکستگانند، یقین! همواره قمارِ خویش را باخته اند آنانکه ز بت شکن ندارند دریغ بشکن بشکن ز نو در انداخته اند چون صف شکنانِ وادی تکتازی رقاصه درین ورطه برافراخته اند آنانکه لباس حق بجانب دارند این لعبتکان، ماده ای فـآخته اند محرمی نیست ازین بی خبری بسیارسترمق ناله بــه کوه وُ کمــری بسیارستای ملائک که به سنجیدن ما مشغولیدبنویسید که این بی پـدری بسیارستساقه‌های مژه‌ام از وزش آه نسوختشُکر! در جنگل ما هیز تَری بسیارستسفره‌دار توام ای عشق بفرما بنشیننان ِجو ، زخم و نمک ، خون ِجگری بـسیارستهر کجا می‌نگرم مجلس سهراب‌کُشی استآه از ین خاک ، کــه نعش پسری بسیارستپشت لبخند من آیا و چرایی نرسیدپشت دلتنگی‌ام اما ، اگری بسیار استاشک ، آبادی چشم است بر آن شاکر باشهرکجا کاخ روان است کپری بسیار استاین غزل رفت و نشد موی تو را شانه کنمچه کنم دوروبرت شانه به سری بسیارست ۩#خــُلدستان طریقت (صفحه جدید )۩#محمد مهدی #طریقت موضـــــوعات مــــرتبط: اشعار، مناسبت ملی، غزلیات، برآستان جانان(تذکره شعرا)، قصاید، متفرقه(طــنــز)، آثارچاپ شده __________ ====== برچسب‌ها: برآستان جانان, طریقت, حافظ, خلدستان طریقت خــلدستان طریقت ...
ما را در سایت خــلدستان طریقت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1sorodehay-tarighat8 بازدید : 5 تاريخ : پنجشنبه 24 خرداد 1403 ساعت: 15:20

امشب بیا واز لب من یک غزل بگیراز شهد شعرهای زلالم عسل بگیر امشب برای گریه ام آغوش لازم استتا این بهانه هست مرا در بغل بگیر ای لات لا ابالی مستِ تبر به دستبشکن وَ جان تازه ای از این هبل بگیر حافظ که ترک ساقی و ساغر نمی کندفالی برایم از لب شیخ اجل بگیر با آن نگاه روشن و گرمت شبی مرااز چشم های یخ زده ی مبتذل بگیر قفلِ غزل بجز به لبت وا نمی شوند امشب بیا و از لب ِ شاعر غزل بگیر ..**** ༺࿇ خــلدستان طریقت ...
ما را در سایت خــلدستان طریقت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1sorodehay-tarighat8 بازدید : 6 تاريخ : پنجشنبه 24 خرداد 1403 ساعت: 15:20

۩۩۩☫حکایت (طریقت )تذکرة الاختلاس ☫۩۩۩ حکایت کردند:کسی به خانه احمدعبدالله رفت وبسیار بگشت، اما چیزی پیدا نکرد خواست که نومید بازگردد که ناگهان احمد، او را صدا زد و گفت:ای جوان! سطل را بردار و از چاه، آب بکش و وضو بساز و به نماز بایست تا اگر چیزی از راه رسید، به تو بدهم؛ مباد که تو از این خانه با دستان خالی بیرون روی! دزد جوان، آبی از چاه بیرون در آورد، وضو ساخت و نماز خواند.روز شد، کسی در خانه احمد را زد. داخل آمد و ۱۵۰ دینار نزد شیخ گذاشت و گفت این هدیه، به جناب شیخ است.احمد رو به دزد کرد و گفت: دینارها را بردار و برو؛ این پاداش یک شبی است که در آن نماز خواندی.حال دزد، دگرگون شد و لرزه بر اعضایش افتاد. گریان به شیخ نزدیک تر شد و گفت: تاکنون به راه خطا می رفتم. یک شب را برای خدا گذراندم و نماز خواندم، خداوند مرا این چنین اکرام کرد و بی نیاز ساخت. مرا بپذیر تا نزد تو باشم و راه ثواب را بیاموزم. کیسه زر را برگرداند و از مریدان شیخ احمد گشت. وتا حدی رسید که شیخ تمام داراییش را که سه هزار (کیسه زر) بود به وی بسپارد. دزد هم از این فرصت سوء استفاده کرد و به کانادا گریخت وجزء جامعه اختلاسگران کانادا گردید. خــلدستان طریقت ...
ما را در سایت خــلدستان طریقت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1sorodehay-tarighat8 بازدید : 5 تاريخ : پنجشنبه 24 خرداد 1403 ساعت: 15:20

۩۩☫ جان به لب آمد (خلدستان) میان انجمن ☫۩۩ شبیه بید مجنونم پریشان برگ و بارم حجکه تا امید وصلی هست شاید استوارم حج مرا دور از نگاهت عمر چندانی نمی ماندتو گویی قطره اشکی به مژگان نگارم حج دل از کف می رود "جانا " فراقِ کوی "خلدستان " بسی بالاتر از رنج وُ ، بفکر "شهریارم" حج تو شورِ ماندگارِ شهرتِ شب هایِ "شهنازی"شبیه شعله شمع وُ "همایون "بر سه تارم حججوان وُ مطرب وُ رقصان وُ پریوش های خُنیاگر خوش آوائی وُ پیرِ خسته وُ بد روزگارم حج دل از کف داده ام جان نیز می بازم (طریقت ) را رقیبان را صلا در ده سر میز قمارم حج ۩خــُلدستان طریقت(حج + میز قمار => باده : مژده )۩محمد مهدی طریقت ↘خطبه دوم موضـــــوعات مــــرتبط: اشعار، غزلیات، برآستان جانان(تذکره شعرا)، خاطرات، آثارچاپ شده، مطالب دردست چاپ، بدون شرح __________ ====== برچسب‌ها: خلدستان, خطّ شعر, طریقت, حج خــلدستان طریقت ...
ما را در سایت خــلدستان طریقت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1sorodehay-tarighat8 بازدید : 31 تاريخ : سه شنبه 8 خرداد 1403 ساعت: 12:04

هنوز سهم ایران از دریای خزر مشخّص نیست ! من تو را در واژه های شعر پیدا می کنمبا خیالت غصه ها را سخت حاشا می کنم من تو را در کوچه های روشن رنگین کمانمثل خورشید پس از باران تماشا می کنمآخرین لبخند تو در ذهن من زندانی استبا خیال مهربانت عشق را در گیر این جا می کنممانده ام در فعلِ استمرار چشمان عسلمستمر من رنگ چشمان تو را با شعر افشا می کنمپشت دیوار مجازی دور تر از هر بعیدامتداد شعر را در چشم تو چون جشن بر پا می کنمبافتم با زیر و رو از واژه های شعر زیبایت غزلمیم اسمت را تماشا کن کنار آه من جا می کنملیلا_مهتاب آنچه یک ملت را از استحاله در توفان ها و تندبادهای فکری بیگانگان نجات می بخشد هویتی است که در طول زمان بدل به فرهنگ و تاریخ آن ملت شده است، و بی تردید این هویت اصیل را مرهون اندیشمندانی است که سراسر عمر به تحقیق و تفحص، تدبیر و تدقیق، تفکر و اندیشه در باره هستی اعجازانگیز بشر پرداخته اند. شیخ فریدالدین محمدبن عطار نیشابوری مشهور به عطار، شاعر و عارف نام آور ایران زمین از سلک چنین بزرگان جاودانه ای است که فرهنگ و ادب ایران زمین وام دار شخصیت عظیم و آثار بی بدیل اوست. بر این سیاق روز بزرگداشت عطار نیشابوری را می توان روز حکمت و عرفان قلمداد کرد. شیخ فرید الدین عطار نه تنها یکی از عالیقدرترین شاعران ایرانی است که از شاخص ترین عرفای اسلامی نیز به شمار می رود. عطار از زمره اندیشمندانی است که هویت ایرانی و اسلامی را با زندگی، هنر و مکتوبات نغز و پرمغز خود به آراستگی زینت بخشیده است. هفت شهر عشق عطار روایت تکامل انسان از خاک تا افلاک است و روز بزرگداشت چنین سالک والامقامی، روز گرامیداشت حکمت و معرفت است. برماست تا فرزندان این دیار فرهنگ پرور را بیش از پیش با مفاخر فرهنگی، عل خــلدستان طریقت ...
ما را در سایت خــلدستان طریقت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1sorodehay-tarighat8 بازدید : 31 تاريخ : سه شنبه 8 خرداد 1403 ساعت: 12:04

۩۩۩☫حکایات(طریقت ) عقلانیت ☫۩۩۩ خــلدستان طریقت ...
ما را در سایت خــلدستان طریقت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1sorodehay-tarighat8 بازدید : 30 تاريخ : سه شنبه 8 خرداد 1403 ساعت: 12:04